معرفی و اهداف:
اگر هدف آموزش منطق برنامه نویسی را پرورش نوآموزان و دانش آموزانی با توانایی کاوش مستقل و توانایی شناسایی و یافتن راه حل در مشکلات جهان واقعی بدانیم، خواهیم دید که آموزش تفکر و مهارت حل مسئله و آموزش منطق برنامه نویسی اهداف مشترک دارند.
در مباحث آموزش منطق برنامه نویسی و به تبع آن تفکر الگوریتمی، مسئله جایگاه اساسی دارد. ولی باید توجه داشت که معنای مسئله، حل مسئله در آموزش منطق برنامه نویسی، با آنچه در محتوای ریاضیات وجود دارد، متفاوت است. الگوی آموزش دستور العمل ها و منطق برنامه نویسی، به حل مسئله به مثابه رفتاری هدفمند می نگرد، که نیاز به یک نمود ذهنی مناسب از مسئله دارد و هم چنین لازم است که روش ها و راهبرد هایی به کار گرفته شود تا مهارت آموز را از حالت اولیه به وضعیت مطلوب و هدفمند برساند.
در چارت هایی که برای آموزش دستور العمل های منطق برنامه نویسی در کلاس های درس جهت غنی سازی محتوای درسی پیشنهاد می شوند، مسائل به عنوان فعالیت هایی مطرح هستند که در آن نوآموزان و دانش آموزان علاقه مندانه درگیر می شوند و تلاش دارند که راه حلی را ارائه کنند.
این دانــش و رفتار لازم را برای حل مسائل در چهار مرحله چرخه دمینگ می توان بیان کرد : 1- برنامه ریزی 2- اجرا 3- تست و کنترل 4- اقدام.
حل مسائل در این الگو درگیر شدن در وظیفه، تکلیف و فعالیت هایی در قالب های دستورالعمل های جهتی است که روش حل آن از پیش شناخته شده نیست ؛ و نوآموزان و دانش آموزان از مسیر فرآیند ارائه دستور العمل جهت گونه برای رسیدن به هدف و هم چنین به واسطه درک و فهم های جدید، منطق برنامه نویسی را رشد و توسعه خواهند داد.
در الگوی آموزش دستورالعمل های جهت گونه منطق برنامه نویسی، نوآموزان و دانش آموزان فرصت های فراوان و متواتر برای صورت بندی، گلاویز شدن و حل کردن مسائل پیچیده ای که نیازمند و مستلزم تلاش و کوشش است، خواهند داشت و پس از آن ترغیب و تهیج می شوند که رو ی تفکرشان بازتاب و عکس العمل داشته باشند .
در این الگوی پیشنهادی، تشخیص مسئله، تعریف و بازنمایی مسئله، تولید راهبرد ، سازماندهی اطلاعات و نظارت و ارزیابی کلید های اساسی حل مسئله و دست یافتن به هدف های خاص هستند.
در این الگوی مطرح شده حل مسائل و چالش ها در گروه سه نفره کشف و ارزیابی می شود و نوآموزان و دانش آموزان از کشف آن در قالب دوستانه و جمعی لذّت می برند و اصولاً یادگیری در اثر تعامل و در گروه حاصل می شود.
محصولات و خدمات:
مهارت و تفکر حل مسئله در تمام طول تاریخ آموزش و پرورش یکی از هدف های مهم آموزشی به شمار آمده و از جمله مهم ترین خواسته های معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسئله از سوی دانش آموزان است. روان شناسان و نظریه پردازان مختلف نیز همواره به اهمیت فعالیت های وابسته به حل مسئله در ایجاد یادگیری مفید و مؤثر تأکید داشته اند.
به همین جهت در عصر کنونی فراهم نمودن زیر ساخت هایی برای کسب مهارت ها و شایستگی های لازم، به نحوی که یادگیری را برای نوآموزان و دانش آموزان معنادار نماید و موجب تقویت و توسعه پرسشگری و مهارت حل مسئله آنها شود، بسیار مهم و حائز اهمیت است.
برای تحقق این الگو اگر علم محاسبات و منطق برنامه نویسی به خوبی و به شکلی ملموس از همان مقاطع ابتدایی تحصیل فرا گرفته شود؛ فراگیران، شیرینی و لذت مفاهیم حل مسئله را به درستی درک می کنند که موجب یادگیری عمیق در ابعاد مختلف فکری و مهارتی آنها می شود.
ارمغان بدست آوردن تفکر مهارت حل مسئله و به تبع آن تفکر الگوریتمی، ساختارمند فکر کردن است. تفکر الگوریتمی و منطق برنامه نویسی با الگوی پیشنهادی، مجموعه ای از نگرش ها و توانایی ها را در نوآموزان و دانش آموزان مقطع دبستان ایجاد می کند که آنها را در فرآیند آموختن و بکارگیری آموخته ها، چابک تر و توانا تر می کند.
یادگیری سریع تر در سنین پایین یکی از ویژگی های دوران کودکی و نوجوانی است. از این نظر آموزش مهارت های کلیدی زندگی به کودکان در این سنین اهمیت ویژه ای دارد. در این میان آموزش تفکر الگوریتمی و منطق برنامه نویسی به کودکان و نوجوانان، به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های کلیدی قرن 21، مورد توجه قرار می گیرد.
نکته ی حائز اهمیت این است که دست یافتن به تفکر و مهارت حل مسئله در قالب الگوی آموزشی منطق برنامه نویسی به نوآموزان تنها معطوف به آموزش یک مهارت ویژه برای زندگی در عصر فناوری های دیجیتال نیست، بلکه از نظر علوم روانشناسی و فرآیند های شناختی مزایای فراوانی را به همراه دارد.
هنگامی که دستورالعمل های مختلف با الگوی آموزشی منطق برنامه نویسی از سنین کودکی به نوآموزان آموزش داده می شود منجر به شکل گیری ارزش های روانشناختی ویژه ای در وجود کودکان می شود. مهارت اساسی و راهبردی حل مسئله، تفکر منطقی، درک مفاهیم انتزاعی، تقویت قدرت استدلال، تفکر انتقادی، تحلیل مسائل، افزایش اعتماد به نفس و رشد خلاقیت و شکوفایی استعداد ها از جمله مهم ترین مواردی هستند که آموزش دستورالعمل های برنامه نویسی در نوآموزان و دانش آموزان دبستان پدیدار می سازد.
توانایی کار گروهی و سخت کوشی از دیگر مفاهیم ارزشمند است که کودکان در این الگوی آموزشی فرا می گیرند و در حقیقت در کنار یادگیری مهارت های منطق برنامه نویسی مهارت های زندگی در قرن اخیر مانند تفکر خلاق، تصمیم گیری و ارتباط مؤثر را نیز فرا می گیرند.
سازمان جهانی یونسکو در سال گذشته در آخرین تعریف خود از سواد، توانایی ایجاد تغییر را به عنوان سواد و یک الگو مطرح می کند که شخصی با سواد محسوب می شود که بتواند در زندگی خود و دیگران تغییر ایجاد کند. وقتی این تعریف را به دنیای فناوری متصل می کنیم به این تیجه می رسیم که دیگر توانایی استفاده از فناوری به عنوان یک کاربر مزیت محسوب نمی شود و در حقیقت شخصی که با منطق برنامه نویسی و تفکر محاسباتی آشنایی دارد و می تواند با استفاده از این دانش و مهارت در زندگی خود و دیگران تغییر ایجاد کند فردی تأثیر گذار و حتی با سواد محسوب می شود .
اغلب کارشناسان آموزشی ، یادگیری تفکر محاسباتی و منطق برنامه نویسی در عصر حاضر را مانند فراگیری خواندن و نوشتن می دانند. همان طور که قرار نیست که هر فردی در گام های ابتدایی خواندن و نوشتن و درگام های بعدی ادبیات و نگارش را می آموزد، در آینده یک نویسنده یا شاعر شود، قرار نیست تمامی نوآموزان با یادگیری تفکر الگوریتمی، در آینده یک برنامه نویس حرفه ای شوند. در حقیقت یادگیری خواندن و نوشتن یا یادگیری زبان برنامه نویسی دریچه های بیشتری از دانش را رو به روی فراگیران قرار می دهد، از این حیث فارغ از اینکه کودکان در آینده چه شغلی داشته باشند، این الگو فرصت های بیشتری برای یادگیری حل منطقی و برخورد عاقلانه با شرایط و مسائل مختلف زندگی را فراهم می کند و می تواند در اکثر دروس خود بهتر و بیشتر یاد بگیرند.